غلاف کرده شیاطین مقابل یمنی که؛ کمی به رقص در آورده خنجر یمنی را


به گزارش خبرنگار مهر، علی مقدم شاعر مشهدی و متخلص به «عاصی خراسانی»، در واکنش به تصویری از مجاهد یمنی که با لحظه تجاوز هوایی آمریکا و انگلیس به یمن سلفی گرفته، شعر تازه‌ای سروده و در مقدمه آن نوشته :«اینجا یمن است، جایی که مردمان دلیرش، موشک‌های آمریکایی را به بازی گرفته و به آن‌ها می‌خندند. تصویری از سِلفی یک یمنی زیر خط آتش».

متن این غزل را در ادامه می‌خوانیم؛

*

نه باج می دهد امروز دشمنان دنی را

نه التفات کند هجمه و فرافکنی را

در این زمان که شیوخ عرب ذلیل نشستند

بنازم این جگر و جرئت مثل زدنی را

غلاف کرده شیاطین مقابل یمنی که

کمی به رقص در آورده خنجر یمنی را

به دستِ خالی و قلبی پر اعتقاد شکستند

ز دشمنان خود آن دست و پنجه چدنی را

ببین چگونه محقق نموده‌اند به عالم

در اوج همّت‌شان کارهای ناشدنی را

بدون ترس به قلب سپاهِ خصم زدند و

رقم زدند به جرئت مسیر خط‌شکنی را

به جرئت علوی‌شان، به خاتم یمنی‌شان

شکسته‌اند به غیرت، طلسم اهرمنی را

کجا ز جنگ هراسد؟ کجا ز مرگ بترسد؟

کسی که داشته باور «فمن یمت یرنی» را



منیع: خبرگزاری مهر

میهن به اهریمن نمی‌بخشیم اگر روزی؛ گردد فدا اینگونه جانِ تک تکِ ما هم


به گزارش خبرنگار مهر، احمد رفیعی وردنجانی شاعر جوان و طنزپرداز، به‌تازگی شعری برای شهید سپهر روشنی، مرزبان کردستانی کشورمان سروده و آن را به تمام مرزبانان غیور ارتش، سپاه و نیروی انتظامی تقدیم کرده است.

در ادامه این غزل را می‌خوانیم؛

*

او لشکری مَرد است، اگر تنهایِ تنها هم

کوهی که در برف است مستحکم، شکیبا هم

گرمایِ عشقی را به جان دارد که اینگونه

مانده است پایِ عهدِ خود در اوج سرما هم

مانده است با جان پایِ حفظ میهنش ایران

با اعتقادِ «جانِ بی ایران نمی‌خواهم»

اُمّید قلب مردمان میهن خود شد

تیری از آتش گشته در چشمانِ اعدا هم

امروزمان را قصه ایثار او پُر کرد

در یادها باقی است یادش هرچه فردا هم

بَر عزت و عزمِ سپهر روشنی سوگند

در راه او هستیم محکم، هم نفس با هم

میهن به اهریمن نمی‌بخشیم اگر روزی

گردد فدا اینگونه جانِ تک تکِ ما هم…



منیع: خبرگزاری مهر