شعر افغانستان از ۷۰ سال پیش به فلسطین و صهیونیسم توجه دارد


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: شامگاه شنبه ۸ دی بود که در حاشیه برگزاری اختتامیه کنگره ملی شعر شهید القدس، از کتاب «گزیده شعر فلسطین» رونمایی شد. این کتاب به کوشش سیدمحمدمهدی شفیعی، حسین مؤدب، و با مقدمه و گزینش نهایی محمدکاظم کاظمی توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم» به بازار نشر عرضه شده است.

محمدکاظم کاظمی شاعر و دبیر علمی کنگره ملی شهید القدس در گفتگو با مهر درباره ضرورت انتشار کتاب «گزیده شعر فلسطین» ‌، گفت: به نظرم انتشار این کتاب از دو جهت اهمیت و ضرورت داشت. یک اینکه از انتشار مجموعه شعرهایی که قبلاً در این زمینه منتشر شده بود، مثل کتاب «زیتون و سنگ‌» به کوشش آقای کیاسری یا کتاب «از خیبر جنوب» به کوشش آقای قزوه، سال‌های زیادی گذشته بود و در این مدت شعرهای زیادی سروده شده بود. طبیعتاً جامعه فرهنگی، پژوهشگران، اهالی رسانه و علاقه‌مندان به این موضوع نیاز به کتابی داشتند که این شعرها را در بر داشته باشد و آن کتاب بتواند تا حدودی در این زمینه حکم مرجع را پیدا کند. طبیعتاً ضرورت داشت که این کتاب پس از چند سال منتشر شود.

انتشار این کتاب با توجه به شعرهای تازه و فراوان، ضرورت داشت

وی افزود: ضرورت دوم برای انتشار این کتاب این بود که در این مدت شعرهای زیادی با موضوع فلسطین گفته شده بود. در این چند سال حوادث و تحولات زیادی، با سرعت و پی در پی، اتفاق افتادند که هرکدام مسأله‌ای مهم بودند. از شهادت سردار سلیمانی بگیریم تا وقایع مقاومت در منطقه و ماجرای طوفان الاقصی و بعد از آن. اینها حوادث متعددی بود که پشت سر هم اتفاق افتادند و شعرهای زیادی در این زمینه‌ها نوشته شد. یعنی مقدار قابل توجهی شعر در این سه چهار سال سروده شد که جا داشت اینها در کتابی منتشر شود. بعضی وقت‌ها تحولات زیاد نیست و شعرهایی که سروده می‌شود آنقدر زیاد نیستند که در قالب یک کتاب منتشر شوند، ولی درباره مقاومت، مسأله فلسطین و نقش سردار سلیمانی در جبهه مقاومت اینگونه نبود.

شعر افغانستان از ۷۰ سال پیش به فلسطین و صهیونیسم توجه داشت

«گزیده شعر فلسطین» از نظر سنی جوان است

این شاعر درباره ویژگی‌های کتاب «گزیده شعر فلسطین» و شعرهایی که در این کتاب منتشر شده‌اند، بیان کرد: یک ویژگی که به نظرم اهمیت داشت، این بود که ما در این کتاب از شعرهایی که در سال‌های قبل برای فلسطین سروده شده بود و جزو کارها و کتاب‌های قبلی بود، استفاده کردیم. این تصمیم را از این جهت گرفتیم که این کتاب از نظر زمانی یک بازه طولانی را در بر بگیرد و کتاب جامعی باشد. در صورتی که کتاب‌های قبل دوره‌های کوتاه‌تری را پوشش می‌دادند و سال‌ها از انتشار آنها گذشته بود. ویژگی دیگر اینکه ما یک موج از شعر شاعران را داریم که اکثراً جوان و تا حدودی میانسال هستند و در دوره‌های قبل کمتر حضور داشتند و کیفیت کارشان هم خیلی خوب است. وقتی این کتاب را می‌بینیم، بیشتر شعرهای خوب از شاعران جوان است. طبیعتاً این کتاب از این جهت هم با مجموعه‌های قبلی که منتشر شده بود، متفاوت بود. چون شاعران مجموعه‌های قبلی یا به دوره میانسالی و کهن‌سالی رسیده‌اند و یا حتی بعضی از آنها هم فوت کرده‌اند، اما شاعران این کتاب اکثراً جوان هستند و شعرهای خوبی هم می‌نویسند. یعنی کتاب از نظر سنی جوان است.

نویسنده کتاب «رصد صبح» شعرهای شاعران جوان درباره فلسطین و غزه را عینی‌تر دانست و اضافه کرد: شعرهای نسل‌های قبل یک مقدار کلی‌تر است و کلی‌گویی بیشتری دارد، ولی در شعر شاعران جوان وقایع و مسائل به صورت عینی‌تر است و همچنین بهره‌مندی بیشتری از تکنیک شعر دارد. در مجموع تکنیک شعر خیلی پیشرفت داشته و زبان و تخیل و مضمون‌پردازی شاعران جوان، چه در موضوع فلسطین و چه در سایر موضوعات، از نسل قبل از خودشان بسیار بهتر شده است.

شاعران افغانستان از ۷۰ سال پیش به مسأله فلسطین توجه داشته‌اند

کاظمی در پاسخ به این سوال که شاعران افغانستانی چقدر به آرمان فلسطین توجه داشته‌اند، گفت: این موضوع در شعر افغانستان بسیار سابقه دارد. نکته جالب این است که در شعر علامه سید اسماعیل بلخی، یعنی شاعری که تقریباً در حدود ۷۰ سال پیش زندگی می‌کرده است هم نمونه‌هایی از پرداختن به موضوع فلسطین و صهیونیسم وجود دارد. بعد از آن استاد خلیل‌الله خلیلی در یکی از کتاب‌های خودش یک مثنوی دارد که اتفاقاً در زمانی نوشته شده است که موشه دایان نخست وزیر رژیم صهیونیستی است. می‌دانیم که موشه دایان یک چشمش آسیب دیده بود؛ به همین دلیل استاد خلیلی می‌گوید «دشمن بیدار با یک چشم خویش / کاروان مرده را افکنده را پیش». استاد خلیلی در کتاب خودش یک غزل هم دارد که در آن به موضوع فلسطین اشاره می‌کند:

«در این صحرا مگر در خون نشسته کاروان امروز

که آهنگ جرس آتش زند در مغز جان امروز

نه خالد ماند و آثارش، نه ایوبی و تلوارش

ز یک لب برنمی‌آید حدیث رفتگان امروز

برای سجده تسلیم در عرض نیاز خویش

وضو باید گرفت از خون پاک کشتگان امروز»

این شاعر در پایان درباره حضور فلسطین در شعر شاعران جوان و معاصر افغانستان ادامه داد: بعد از آن هم در شعر نسل‌های بعد مخصوصاً در نسلی که الآن در حال فعالیت هستند، شعرهای زیادی داریم. آقای ابوطالب مظفری شعر خوبی دارد که در کتاب «شهریاری و شتربانی» ایشان منتشر شده است. مهران پوپل شاعر جوان ما که اتفاقاً در این ماه‌ها در ایران درخشیده است، ایشان دو سه تا غزل دارد که اخیراً هم سروده است. بعضی از شاعران معاصر مثل حکیم بینش و برادران مبارز و بسیاری از شاعران جوان هم به این موضوع پرداخته‌اند و در مجموع توجه شاعران افغانستان به این موضوع پررنگ است.



منیع: خبرگزاری مهر

کودکان سرزمین تو؛ مدیر مرکز خرید می‌شوند؛ کودکان سرزمین من؛ شهید می‌شوند


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «گزیده شعر فلسطین» به تازگی توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم»‌ در ۲۲۳ صفحه به بازار نشر عرضه شده است.

در این کتاب سعی شده بهترین شعرها درباره فلسطین و غزه جمع‌آوری و به‌روزترین نسخه از آثار شاعران درباره آرمان قدس پیش روی مخاطبین و علاقه‌مندان به ادبیات پایداری قرار گیرد. به همین دلیل شعرهای کمتر شنیده‌شده و شاخصی در آن وجود دارد که یکی از آن شعرها، شعر نیمایی محمدحسین ملکیان شاعر جوان اصفهانی است.

از ملکیان پیش‌تر غزل «رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه» و همچنین غزلی درباره فلسطین با مطلع «سرم بلندی جولان، دلم فلسطین است / غریب در وطنم، آه… درد من این است» را شنیده‌ایم.

اما شعری که از محمدحسین ملکیان در کتاب «گزیده شعر فلسطین»‌ منتشر شده، برخلاف اغلب شعرهای او که در قالب کلاسیک و عمدتا غزل هستند، شعری نیمایی است که در یک روایت کودکانه، چهره تخریب‌شده و البته مقاوم غزه را تصویر می‌کند.

در ادامه این شعر نیمایی را می‌خوانیم؛

*

کودکان سرزمین تو

غرق بازی‌اند

دکمه‌های دسته را فشار می‌دهند

بنگ بنگ!

کودکان سرزمین من

دسته دسته کشته می‌شوند بی‌درنگ

کودکان سرزمین من

«خون» جلوی چشم‌هایشان

را گرفته است

کودکان سرزمین تو

آبرنگ

سرزمین تو

سرزمین قهر و آشتی ست

سرزمین من

سرزمین جنگ

*

گیسوان تو شرابی است

چشم‌های تو درست مثل آسمان سرزمین‌تان

آبی است

چشم‌های من…

بگذریم

زیر نور انفجار

آسمان سرزمین من شبانه‌روز آفتابی است

*

سرزمین تو

دور دورهاست

تا هزار هم که بشمریم

نمی‌رسیم

تا هزار!

سرزمین من ولی کجاست؟

زیر آوارها… همین کنار!

کودکان سرزمین تو

با صدای لای‌لای، خواب‌شان عمیق می‌شود

کودکان سرزمین من

با صدای سوت انفجار

*

موشکی که خورد روی سقف‌مان، صدا نداشت

باشد، اصلاً این عروسکم از اولش

دست و پا نداشت

بُهت مادرم

اشک‌های خواهرم

تکه‌های پیکر برادرم

جای تیر مستقیم در سرم

یک دلار هم برای دوربین‌ها نداشت

چون که گریه‌های ما صدا نداشت

*

عکس‌های تو

بر خلاف عکس‌های من

در تمام روزنامه‌ها، مجله‌ها

چاپ شد

لحظه‌ای که من

داشتم قتل عام می‌شدم

لحظه‌ای که تو

داشتی می‌گریستی!

از نگاه سازمان بی ملل

تو شبیه من

نیستی

*

کودکان سرزمین تو

در جواب این سوال که: «بزرگ‌تر شدی چه شغلی انتخاب می‌کنی؟»

دکتر و معلم و مهندس و پلیس می‌شوند

رییس می‌شوند

مدیر مرکز خرید می‌شوند

کودکان سرزمین من

شهید می‌شوند…



منیع: خبرگزاری مهر

مهلت «جایزه جهانی شهر شعر» تمدید شد


به گزارش خبرنگار مهر، طبق اعلام دبیرخانه «جایزه جهانی شهر شعر»، مهلت ارسال اثر به این جایزه تا ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ تمدید شده است.

این جایزه در چهار بخش پذیرای آثار شاعران خواهد بود. بخش اول مختص شعر فارسی و «جایزه همای زرین» است که در قالب‌های غزل، مثنوی و چهارپاره، ترانه و تصنیف، نیمایی و سپید، شعر کوتاه، شعر طنز، شعر کودک و نوجوان، منظومه و شعر بلند داوری می‌شود. بخش دوم شعرها «با گویش‌های محلی»‌ است. بخش سوم «تجلیل از شاعران منتخب جهان» است. «فلسطین، صلح و عدالت جهانی» از موضوعات بخش ویژه این جشنواره هستند و بخش جنبی این جایزه با موضوع «ایده‌های ادبی برای فضاهای شهری»‌ برگزار می‌شود.

شاعران و علاقه‌مندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر با دبیرخانه این جایزه تماس گرفته و یا آثار خود را تا ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ از طریق نرم‌افزار روبیکا به نشانی الکترونیکی @shahresher_ir ارسال کنند.



منیع: خبرگزاری مهر

بعد از شهادت حاج قاسم دی‌ماه برایم تلخ است؛ درود حضرت عالی‌مقام! فرمانده!


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: فاطمه عارف‌نژاد در چند سال گذشته شاعر پرکاری بوده است. او بین شاعران فارسی‌زبان تنها کسی است که بیشترین شعرها را برای حاج قاسم سلیمانی، طوفان الاقصی و جبهه مقاومت سروده است. ویژگی شعرهای عارف‌نژاد درهم‌تنیدگی با دغدغه‌ها و عواطف عمیق شاعر است. همین ارتباط روحی و عاطفی شاعر با این موضوعات است که باعث شده عارف‌نژاد بیشترین شعرها را در حوادث و وقایع یکی دو سال اخیر جبهه مقاومت بنویسد و مورد توجه جامعه ادبی قرار گیرد.

چندی پیش بود که کتاب «در رکاب صبح»‌ از او توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد؛ کتابی که همه شعرهای آن، یعنی ۴۵ غزل، درباره جبهه مقاومت بود و همه آنها از هفت اکتبر به بعد سروده شده بودند. این کتاب بود که عارف‌نژاد را بیش از پیش به جامعه ادبی معرفی کرد و آخرین موفقیت او هم عنوان برگزیده ویژه کنگره ملی شعر «شهید القدس» با موضوع فلسطین و حاج قاسم بود.

به بهانه سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی به سراغ فاطمه عارف‌نژاد رفتیم تا درباره شعرهای او در فضای جبهه مقاومت و حاج قاسم با این شاعر گفتگو کنیم.

در ادامه متن شروح این گفتگو را می‌خوانید؛

* خانم عارف نژاد، شما غیر از اینکه در یک سال گذشته در مورد جبهه مقاومت شعرهای زیادی نوشتید، در مورد حاج قاسم هم شعرهای زیادی دارید و در کنگره شهید القدس هم عنوان برگزیده ویژه را به دست آوردید. ظاهرا با چند شعر در این کنگره برگزیده شده بودید. توضیح می‌دهید؟

بله، این کنگره با محوریت شخص حاج قاسم بود و البته شعرهای پیرامون موضوع فلسطین هم در این جشنواره دیده می‌شدند. با توجه به اینکه حاج قاسم به عنوان فرمانده سپاه قدس خدمات زیادی به آرمان قدس داشتند، دوستان به این نتیجه رسیده بودند که دایره مضمونی بیشتری را در نظر بگیرند و فلسطین هم در موضوعات کنگره باشد. به همین خاطر من با تعدادی از شعرهایم درباره فلسطین و حاج قاسم در آن شرکت کرده بودم. اما عنوان برگزیده ویژه برای خود من هم یک غافلگیری بزرگ بود، چون چنین بخشی پیش از این برای جشنواره اعلام نشده بود. یعنی عنوان برگزیده ویژه در فراخوان کنگره نبود و بنا بود ۱۰ نفر برگزیده اعلام شود. این از ابتکار عمل بزرگواران بود که چنین بخشی را به خاطر من به اختتامیه اضافه کردند.

* آقای کاظمی دلیلش را در اختتامیه کنگره توضیح داد، اما از زبان شما هم بشنویم چه شد که چنین عنوانی برای شما در نظر گرفتند؟

داوری‌ شعرهای کنگره بدون اسم شاعران انجام می‌شد؛ یعنی شعرها کدگذاری شده بودند و داورها اسم شاعر را نمی‌دانستند. وقتی که داوران شعرهای نهایی را انتخاب می‌کنند، ۱۰ شعر را به عنوان برگزیدگان نهایی به دبیرخانه ارسال می‌کنند تا اسم شاعران مشخص شود. می‌گفتند وقتی که اسامی برگزیدگان را به ما دادند، فقط اسم پنج نفر بود؛ در حالی که باید ۱۰ شاعر معرفی می‌کردند. سوال کرده بودند بقیه اسم‌ها کجاست؟ جواب داده بودند که ۵ تا شعر از یک شاعر برگزیده شده است. آنجا متوجه شده بودند که بنده با ۵ شعرم به مرحله نهایی رسیده‌ام. همین اتفاق داوران را به این نتیجه رسانده بود که عنوان برگزیده ویژه را برای جشنواره تعریف کنند.

* پس شما باعث شدید چند شاعر به برگزیده‌ها اضافه شود!

بله. بعد سراغ دیگر شاعران رفته بودند و چند شاعر دیگر را که امتیازهای بیشتری آورده بودند، به برگزیده‌ها اضافه کردند. با این حال در اختتامیه ۸ نفر را معرفی کردند؛ یعنی باز هم برگزیده‌ها کامل نشدند.

* خودتان هم در اختتامیه حضور نداشتید و مادرتان به نمایندگی از شما جایزه را تحویل گرفت. چرا؟

کم سعادتی من بود. دوستان شاعر می‌دانند که من به خاطر معلولیتی که دارم، نمی‌توانم در شب شعرها و برنامه‌های زیادی شرکت کنم. متاسفانه سالن اختتامیه کنگره شهید القدس برای حضور من شرایط استانداردی نداشت. البته قرار بود اختتامیه در محل دیگری برگزار شود، اما در نهایت در سالنی برگزار شد که به خاطر پله‌های زیاد من نمی‌توانستم در آن شرکت کنم. من حتی تا جلوی سالن رودکی هم آمدم، اما چون امکان آمدن به داخل سالن نبود، برگشتم.

* می‌خواهم سوالی در مورد حاج قاسم بپرسم. زمانی را که حاج قاسم شهید شد، به یاد دارید؟ دوست دارم از حس و حال آن لحظه شما بپرسم. چون تأثیر زیادی بر شعرهای بعدی که نوشتید داشت. درست است؟

بله. به خوبی آن لحظه را به یاد دارم. روز شهادت حاج قاسم خیلی سخت گذشت. یعنی برای ما که از بچگی با حاج قاسم بزرگ شده بودیم، خیلی سخت بود. پدر من پاسدار است و زمان جنگ هم از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله و جزو نیروهای حاج قاسم بود. به خاطر همین همیشه اسم حاج قاسم در خانه ما بود. خبر شهادت سردار را هم خیلی بی‌مقدمه و ناگهانی شنیدم. تلویزیون ما روشن نبود و اصلا خبر نداشتیم چه شده است. برادرم آمد و بدون مقدمه گفت «حاج قاسم شهید شد». به برادرم گفتم «نه، خبر تکذیب می‌شه». تلویزیون را روشن کردیم و دیدیم که خبر شهادت سردار در زیرنویش شبکه خبر اعلام شد. آن موقع بود که مطمئن شدم و اولین شعری هم که برای شهادت سردار گفتم، یکی دو ساعت بعد از شهادت ایشان بود. البته من از قبل هم برای ایشان شعر داشتم؛ یعنی حتی زمان حیات حاج قاسم هم توفیق داشتم که برای ایشان شعر بنویسم. آن قدر این شخصیت الهام بخش بود که همان موقع هم ما شعر داشتیم، ولی اولین شعرم را همان لحظات بعد از شهادت نوشتم.

* شعری که چند ساعت بعد از شهادت حاج قاسم نوشتید چه شعری بود؟ به یاد دارید؟

این غزل بود:

درود حضرت عالی‌مقام! فرمانده!

سلام تازه‌شهیدا! سلام فرمانده!

چقدر زخمِ نبودت عمیق و جان‌فرساست

کجاست داغ تو را التیام فرمانده؟

خوشا به حال دل پاره‌پاره‌ات که رسید

به وصل دوست _علیه السلام_ فرمانده

تو صبح شب‌شکنی کی غروب خواهی کرد؟

شب است و غرق خیالات خام فرمانده

کجا شعاع شهادت به خون کشیده شود؟

کِی آفتاب شود قتل عام فرمانده؟

بتاب از افق انتقام بر عالم

که خواب خوش به حرامی حرام فرمانده

از آن‌طرف که تویی رمز حمله‌ای دیگر

از این‌طرف همگی احترام فرمانده

قسم به خون تو که ذوالفقار ما امروز

برون کشیده شده از نیام فرمانده

ببین که ما همه پا در رکاب خون توییم

سپاهیان پیاده‌نظام فرمانده

بیا دوباره که فرماندهی کنی یارا

بخوان، بخوان رجز انتقام فرمانده

شهید زندۀ قوم مقاومت بودی

شهادتت شده حسن ختام فرمانده

تویی تمام‌ترین آرزوی هر شاعر

و من همین غزل ناتمام فرمانده…

* شعر نوشتن در آن وضعیت حالت عجیبی است. یعنی غلیان احساسات و غلبه عواطف عمیق به قلم شاعر. اولین شعر بعد از حاج قاسم را چه طور نوشتید؟

احتمال می‌دهم این شعر جزو اولین شعرهایی است که برای سردار گفته شد. من هم می‌دیدم که از مطلع آن جاهای مختلفی استفاده شد. در کل از این شعر استقبال خوبی شد و در برنامه‌های مختلف تلویزیونی خوانده می‌شد. نوشتن در آن شرایط واقعاً سخت است اما شاید تنها کاری بود که آن موقع از دستم بر می‌آمد. آن هم نه برای اینکه شعر بگویم تا منتشر شود و دیده شوم. آن موقع اصلا به فکر انتشارش هم نبودم؛ تنها به فکر این بودم که شاید با نوشتن شعر یک مقدار آرام‌تر شوم.

* با اینکه شعرهای زیادی برای فلسطین و حاج قاسم و جبهه مقاومت نوشتید، هیچ‌کدام آنها تصنعی و تکراری و کلیشه‌ای نیستند. این نشان می‌دهد خانم عارف‌نژاد یک ارتباط قلبی و روحی با این موضوعات برقرار کرده است. درباره درباره رابطه‌ای که با این موضوعات دارید، کمی توضیح می‌دهید؟

حقیقت این است که شعر مقاومت همیشه برای من جدی بوده است. یعنی من شعر را اصلا با شعری برای شهدای غواص شروع کردم. اولین شعری که گفتم شعر برای شهدای غواص بود؛ به همین خاطر فکر می‌کنم شعر یک جورهایی هدیه شهدا به من بوده است. اما بعد از طوفان الاقصی اتفاق دیگری افتاد. یعنی انگار طوفان الاقصی نه فقط در سرزمین‌های اشغالی، بلکه در خانه ما هم اتفاق افتاد. طوفان الاقصی همه زندگی ما را متأثر کرد و من بعد از طوفان الاقصی توفیق داشتم که شعرهای بیشتری بنویسم. هم شعرهایم بیشتر شد، هم مطالعاتم بیشتر شدند. من قبل از طوفان الاقصی برای حاج قاسم ده دوازده تا شعر داشتم، اما برای فلسطین شعری نداشتم.

* قبل از طوفان الاقصی برای حاج قاسم ده دوازده شعر داشتید؟ نه؟

بله. قبل از طوفان الاقصی.

* بعد طوفان الاقصی چند شعر اضافه شد؟

بعد از طوفان الاقصی هم دو سه تا شعر دیگر کار کردم. می‌خواستم بگویم با اینکه برای حاج قاسم شعرهای زیادی داشتم، برای فلسطین تا قبل از طوفان الاقصی شعری نداشتم. یکی دو تا شعر بود که خودم از آنها راضی نبودم و دوست‌شان نداشتم. یعنی از نظر خودم شعرهای قابلی نبودند. اما برای فلسطین اولین شعر جدی‌ام را دقیقا بعد از طوفان الاقصی نوشتم؛ چند ساعت بعد از اینکه خبر طوفان الاقصی رسانه‌ای شد. بعدش هم من احساس کردم که باید جور دیگری به محور مقاومت پرداخته شود. متاسفانه فضای شعری ما گاهی شعارزده و کلیشه‌ای است. شکستن این کلیشه‌ها کار دشواری است. من خودم ادعا ندارم که موفق شدم این کار را انجام بدهم، اما دست کم تلاشم این بود که در این مسیر حرکت کنم. به همین دلیل مطالعاتی داشتم و شعرهای پیش از این را خواندم و سعی کردم ارتباط نزدیکتری با موضوعات مرتبط با فلسطین برقرار کنم. امیدوارم که این مسیر ادامه داشته باشد و به جاهای بهتری برسد.

* نکته دیگری درباره شعر یا حاج قاسم دارید که اضافه کنیم؟

دی‌ماه من هر سال به خاطر شهادت حاج قاسم سخت و تلخ است. تلخ است. من خودم متولد دی‌ماه هستم، ولی دی‌ آنقدر برایم تلخ و سنگین می‌گذرد که تولد خودم را از یاد می‌برم و فرصتی برای جشن و خنده نیست. احساس می‌کنم پرداختن به حاج قاسم در شعر، هنوز خیلی جای کار دارد. اینکه می‌گویم نزدیک پانزده تا شعر برای ایشان دارم، به نظرم قدم خیلی کوچکی است و این کارها برای سردار خیلی ناچیز است. شخصیت حاج قاسم خیلی جای کار دارد و باید خیلی جلوتر برویم.



منیع: خبرگزاری مهر