قدرت ادبیات

در شعر این شاعران عنوان می شود که اطرافشان مملو از آشنایان می باشد ولی همدم ندارند. ولی شناخت نشانههایی که او از کلیسای قرون وسطی در این رمان گذاشته حتما تو را به مطالعه بیشتر رهنمون خواهد کرد. میتواند ما را به تفکر ، صبر ، همزیستی و شناخت خودمان و دیگری دعوت کند. یکی از کار هایی که در وب سایت سراج بوک، انجام داده ایم این است که تمامی کتاب های مختلف ادبی را برای شما در صفحات خریدشان به طور کامل معرفی کرده ایم تا بتوانید شناخت بهتر آنها، کتاب ادبیات مورد نظر خود را خیلی راحت تر انتخاب کنید. خیلی بهتر از فیلمش بود. آنچه زیبایش کرده اینست که بوبن با غور در اندیشه های فرانچسکوی قدیس، به زبانی مشترک با او رسیده و هرچند خیلی از جملات،جملات بوبن هستند اما انگار از اندیشۀ فرانچسکو بیرون آمدهاند! هرچند از نظر ادبی به کارهای دیگر کامو نمیرسد اما از نظر تاثیر در جامعه یک سرو گردن از آثار دیگر بالاتر است. Th is data w᠎as created by GSA Conte​nt Gen er​ator D emoversion​!

رمان کوچۀ ما اما یک رمانِ اصیل افغانستانی است. به نظرم ایرانیترین رمان ترکیه است. این رمان درباره اصل مترقی تقیه است که در اسلام هست اما در آئین مسیحیت نیست. کشش در دنیای داستان حتما لازم نیست کششهای مرسوم باشد. سه بار خواندهام. در این رمان استانبول شهر نیست یک شخصیت کامل است. اما انصافا فراتر از هر سیره نویسی است. از دهه 50 تاکنون تعداد کتاب های ادبی و تئوری ادبیات افزایش یافته و دانش نویسندگان از شیوه های داستان نویسی پیشرفت بسیاری کرده است. رمان ایرانی(فارسی): همان طور که پیش از این ذکر شد، رمان نویسی ابتدا از اروپا شروع شد و اندک اندک گسترش یافت و در قرن نوزدهم، از نظر شمار آثار و از لحاظ زبان و ساختار، به اوج شکوفایی خود رسید، و پس از آن، رمان و رمان نویسی از اروپا به دیگر نقاط جهان گسترش و در کشورهای دیگر رواج یافت. نکتۀ جالب در این رمان اینکه نشان میدهد رفتارهایی که از انسان سر می زند طبیعی هستند حتی رفتارهای نکوهیده اما رفتهرفته جهان مانند آینه ای آن را به انسان بازمینمایاند. حتی بعضی آن را بینوایان دوم خواندهاند. اینکه روزگاری مسیحیان معتقدی برای تبلیغ دین مسیحیت به کشورهای شرقی می رفتند و خطرات این سفر را به جان میخریدند برایم جالب بود.میزانِ اعتقاد انسان فقط زمان خطر است که آشکار می شود حتی برای خودش.

شنیدم که پاموک برای تحقیقات دربارۀ این رمان چند سفر به ایران داشته است. این منتقد ادبی معتقد است: در جامعه ایران طرفداران داستان کوتاه از طرفداران رمان به دلیل نبود فرم های مکالمه ای و فرهنگ تک سخنی بیشتر است. در دوران پس از انقلاب، دولت قوانین سختگیرانهای بر چاپ کتاب وضع کرد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مأمور شد تا همه کتابها را پیش از چاپ، ممیزی کند و بهطور جدی از انتشار مطالب یا خلاف شرع جلوگیری نماید. آنها نخستین نویسندگان ایرانی بودند که در آثار خود به زیبایی نثر خود توجه جدی کردند. در این عرصه نیز آثار بزرگی چون کشفالاسرار و عدةالابرار، اسرارالتوحید، مرصادالعباد، مثنوی معنوی و به نظم و نثر آفریده شدهاند. معظم له در این زمینه دیدگاههای ویژهای، ناهمسو با نظریات مشهور معاصر دارد ، به عنوان نمونه معروف است که حضرت استاد در مورد انتساب کتاب ابن غضائری به وی تردیدهای ناروا به دلیل نکوهشهای فراوان را نکوهیده اند، و کتاب منسوب به او را ازآنِ وی دانسته و یادآور شدهاند که در مقام جرح و تعدیل، بیش از نجاشی و شیخ و امثال آنها میتوان بر ابنغضائری اعتماد کرد. البته در برخی منابع گفته شده است که ایشان در سوم صفر سال ۵۷ متولد شدهاند که مورد اول قطعیت بیشتری دارد. Post has ᠎been created  with GSA Con᠎te nt G᠎enerat᠎or D​em​ov ersi᠎on!

تازگیها خواندم که در زمان خودش با بینوایان ویکتور هوگو مقایسه میشده است. در این فهرست از دونکیشوت تا نغمه آمریکایی دیده میشود. کم کم خواندم تا تمام نشود. اول رمان را خواندم و بعد فیلم را دیدم. خودش میگوید در این رمان جملات را از کتابهای مختلف کنار هم گذاشتم؛ اغراق میکند قطعا! داستان کودک کَری که طبل مینوازد و در همه جا حضور دارد. سیستم نوشتاری ادبیات افغانستان از نظر تاریخی به رسم و خط عربی پیوند دارد. پس همیشه نسبتی با اینجا و اکنون ما دارد. بالاخص داستانِ پدرش در این کتاب بعضا به پدرهایِ متعصب ما تنه میزند. در بستر این تحول فکری است که شکلهای ادبی قدیمی انکار میشوند و قالبها و شکلهای جدید، بهویژه رمان، مجال رشد پیدا میکنند. آرنلد میگوید: شعر قادر به فراهم کردن حقایق، ارزش ها و الگو های ضروری جامعه است. محمدعلی ابطحی در رُمان «گذر خان» میخواسته با بیان پروتکلهای جامعه روحانیت پیش از انقلاب، مسیر رشد روحانیت را برای مخاطبان تشریح کند. استاد مجتبی راعی ( کارگردان سینما) سر کلاس فیلمنامه این رمان را بارها معرفی کردند و من برای همین خواندمش. احساس کردم سادگی روایت رمان از لطافت روح خود او نشات گرفته است. با خواندن این رمان من به خود نویسنده یعنی کونترکراس علاقۀ عجیبی پیدا کردم.

دیدگاهتان را بنویسید