شعر – آیا اندازه مهم است؟

بالارفتن این درک هم خود باعث افزایش شعور اجتماعی، بالارفتن فرهنگ عمومی، چاپ آثار قوی و خلاقه، انتخاب آثار خوب و پرمحتوا برای مطالعه و بهبود رتبه ایران در بین ادبیات کشورهای جهان و افزایش مطالعه خواهد شد. با این رویکرد جدید به نقد ادبی، به جز دوستداران ادبیات، علاقمندان به هنر نیز میتوانند از دانش نقد ادبی برای درک بهتر آثار هنری استفاده کنند. این دو کار بلیه نقد در کشور ما شده است، طوری که نویسندگان دوست ندارند با این منتقدها نشست و برخاست کنند. نویسندگان این داستانها اغلب نویسندگان حرفهای نبودند و با هدف حفظ ارزشهای جنگ، با شتابزدگی مینوشتند؛ بنابراین شخصیتها کمتر واقعی و ملموس مینمودند و ساختار داستان از پیچیدگی زیادی برخوردار نبود؛ چنانکه تعبیر و تفسیر متفاوتی از آنها نمیشد و خواننده را کمتر به تفکر و تکاپو وامیداشتند. بررسی نگاه تقادانه تذکرهنگاران بر آثار شاعران و نویسندگان. کتابشناسی و معرفی و نقد آثار برجسته سبکشناسی، بلاغت و نقد ادبی. نقد و برسی نظریههای موجود در سبکشناسی، بلاغت و نقد ادبی. تحلیل متون ادب فارسی بر مبنای نگرهها و نظریههای غربی، آسیبها و ضرورتها. تحلیل متون از منظر سبکشناسی، بلاغت و نقد ادبی. مطالعات بلاغی و موضوعات پیرامون آن، پیشینهای به قدمت ادبیات فارسی دارد و آثار گرانقدری در این حوزه پدید آمده است و در دوران معاصر نیز همزمان با آشنایی پژوهشگران ادب فارسی با دانشهایی همچون سبک شناسی و نقد ادبی، این گونه از مطالعات رنگ و بویی تازه به خود گرفته است و با وسعت حوزههای مورد بررسی، توانستهاست علاوه بر موضوعات مطرح شده در متون بلاغی کهن، مباحث و موضوعات نوینی را نیز در حوزهی مطالعات ادبی مطرح نماید.

در مطالعات سبک شناسانه و همچنین نقد ادبی به معنای مدرن آن، اگرچه با پیشینهای نه چندان طولانی روبهرو هستیم، پژوهشگران ادب فارسی در این حوزهها نیز کوشش فراوانی نمودهاند و تلاش برای بومیسازی این گونه از مباحث، یکی از مهمترین عرصههای پژوهشی در مطالعات ادبی معاصر به شمار میآید. نیازسنجی و راهکارهای نوین آموزشی در عرصهی سبک شناسی، بلاغت و نقد ادبی. تحلیل ادبیات نمایشی و هنرهای زیبا از منظر سبک شناسی، بلاغت و نقد ادبی. برای توضیح بیشتر باید گفت، از این منظر نوع نگاه ما به ادبیات و ارتباط آن با آموزش، ناشی از نوع تلقی ما به کودک، دانش و یادگیری است. کتاب اتاقی از آن خود از ویرجینیا وولف (۱۹۲۹) نمونه ای نوین از کشف سنت نویسندگی زنان است. البته همه اقرار دارند که پیش از نیما یوشیج نیز اندک نمونه هایی از این گونه شعر در دور و کنار دیده شده است، ولی نه قوّت آن شعرها در حدّی بوده که چندان قابل اعتنا باشد و نه شاعران آنها با جدّیت این شیوه را ادامه داده اند. ازآن روی که این گونه شعر بیشتر در بردارندهٔ سخنان عاشقانه بودهاست، شاعران فارسی آنرا غزل نام کردهاند. Th is a​rt icle has be᠎en generat ed  by GSA Content G enerator DE MO.

مستزاد شعری است که در آخر مصراعهای یک رباعی یا غزل یا قطعه، جمله کوتاهی از نثر آهنگین و مسجع اضافه میکنند که از لحاظ معنی به آن مصراع مربوط است ولی با وزن اصلی شعر هماهنگ نیست. کودکان نه تنها آموزههای درون داستان یا شعر را میآموزند که خود ساختار زبانی داستان و شعر نیز آنها را به اندیشه و یادگیری برمی انگیزد. روشی که میری برای حل این مشکلات پیدا میکند، جذابیت خاصی را در سیر داستان به وجود آورده است. برای روشنتر شدن موضوع تلاش میشود با استفاده از ادبیات رشتهی برنامهی درسی، این نگاه مورد بررسی بیشتری قرار بگیرد. ساختار اوزان عروضی برپایهٔ طول هجاهاست و هر مصراع به قالبهایی تقسیم میشود که هجاها باید در آن قالبها قرارگیرند. استفاده از ادبیات و بهطور مشخص روایتها ریشه در نوع نگاه ما به ویژگیهای کودکان و توجه به اهمیت ویژهی روایتها در طول تاریخ انسانی دارد. روایتها به شکل عجیبی با وجود کودکان آمیخته میشود و ابعاد انسانی همچون تخیل، سرگرمی، احساسات و هیجانات و کنجکاوی که در آموزشهای رسمی به دست فراموشی سپرده شده است را دوباره وارد آموزش میسازد. مستزاد، ابیاتی است که در آخر هر مصراعش عبارتی افزوده میشود. ترجیع بند از چند قطعه شعر تشکیل شده است که هر کدام از این قطعه شعرها دارای قافیه و وزن یکسان هستند و در آخر هر رشته شعر یک بیت یکسان با قافیه ای جداگانه تکرار میشود. This  post has be᠎en created by GS᠎A  Co nt en᠎t Generator DE MO.

داستان این کتاب، دربارهی احساسات متضاد یک زن است که باعث ایجاد تعلیق در زندگی روزمرهی او میشود. آموزش از راه ادبیات کودکان، به سبب ساختار پیچیده جهان داستان و شعر، خود گونهای آموزش تو در تو است. در حالی که در آموزش رسمی متنها و نوشتارها چندان ساختار پیچیدهای ندارند که کودکان از کشف آنها لذت ببرند و بیاموزند. آموزش از راه ادبیات کودکان مانند آموزش رسمی خشک و گرفته یا عبوس نیست؛ زیرا با زبان عاطفی با کودک ارتباط برقرار میکند و کودک خود به خود با شنیدن داستان، ترانه یا شعر به سوی آن کشیده میشود. یا خانوادهای را که نماد تمدن بیچونوچرای غربی میدانست و شیفتهاش شده بود ضعفهایش عیان میشود و میبنید که آنها هم مسائل خاص خودشان را دارند و در واقع تصویر آرمانی از غرب فرومیریزد. انتقاد: انتقاد مفهومی نزدیک به نقد است اما بیشتر به قضاوت منفی اما عینی در رابطه با گزارهای گفته میشود. حال محتوای عینی پارچ ما، همان محتوای شعر است. این دو زبان در پیوند انداموار با هم هستند، در حالی که در آموزش رسمی، اگر زبان دیداری در کنار زبان نوشتاری قرار میگیرد، پیوند انداموری میان آنها وجود ندارد و تنها ممکن است زبان تصویری مکمل یا تزیین کننده نوشتارها باشند.

دیدگاهتان را بنویسید