دیگر هرگز شعر خود را از دست ندهید

به عنوان مثال، بعضی از هنرمندان ایرانی در دهه اخیر، بی آنکه بخواهند و اراده یی از آنها دخیل بوده باشد، پست مدرن نامیده شدند.»مسوول صفحه شعر ماهنامه فرهنگی «آدینه» در اواسط دهه ۷۰، طوری که انگار جمله مد نظر را در ذهنش پدید آورده باشد، یادآور می شود؛ «پاره یی از آثار به شکل بسیار فاحشی با شعر مدرن مسلط فاصله گرفتند.»باباچاهی به مبحث «قدرت» و نسبت آن با «دانش» در اندیشه های میشل فوکو اشاره می کند و آن را با تلقی بودریار از این دو مقوله در تضاد برمی شمارد و سپس می گوید؛ «اگر مباحث قدرت و دانش را از نگاه این دو اندیشمند دنبال کنیم، لااقل متوجه می شویم ادبیات – به اصطلاح- آوانگارد ما همچنان در قید الزاماتی است که متکی بر اعمال قدرت است. چطور می شود اثری با این مختصات را پیشاپیش در یکی از دو کفه ترازو قرار داد،؟ مگر اینکه خودش را به صورت تمهید ادبی در متن دربیاورد. در غیر این صورت با نوعی تقلب هنری رو به رو بوده ایم. ذیلا به برخی از تعاریف ادبیات که به اعتبار نقش و ارزش اجتماعی و انسانی ارائه شده اشاره میکنیم: -«ادبیات فعالیتی است که به وسیلهء انسانها و برای انسانها صورت میگیرد تا جهان را بر آنها آشکار کند و این آشکار کردن خود به منزلهء عمل است». This was cre ated ​by GSA Con te᠎nt Ge᠎ne᠎rator DE MO .

همچنین آشنایی با برخی فعالان سیاسی در این جلسه ها، گلشیری را وارد عرصه فعالیت سیاسی می کند و در اواخر سال ۱۳۴۰ نیز دستگیر و زندانی می شود تا اینکه در پایان شهریور ۱۳۴۱ خورشیدی از زندان آزاد و در همان سال نیز از دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان فارغالتحصیل می شود. او به این غسوءپیامدفها آگاه است؛ اما با این وجود خطر می کند و پا به عرصه اقلیتی به نام نویسندگان می گذارد و به خلق اثر ادبی روی می آورد.»نویسنده مجموعه قصه های «آمده بودم با دخترم چای بخورم» و «آفتاب مهتاب» متذکر می شود «نوشتن به هر حال، نوعی رویکرد دیگرگونه است» و ادامه می دهد؛ «این رویکرد متفاوت به هستی و پدیده های آن، زمانی که تو به عنوان یک نویسنده یا شاعر شروع به نوشتن قصه یا شعر می کنی، آغاز می شود و از همان وقت، فاصله یی میان تو و کسانی که -آگاهانه یا ناآگاهانه- زندگی و جهان بینی متعارف دارند، ایجاد می شود. این شاعر و نویسنده در این باره چند سطری هم توضیح می دهد؛ «اینکه تو ترجیح می دهی به جای ادامه دادن در خط زندگی روزمره، اثر هنری خلق کنی، یعنی صاحب جهان بینی متفاوتی هستی که گاهی ناچارت می کند به وسیله اثری که پدید می آوری با دیگری قسمت اش کنی. This was generat​ed wi᠎th the  help of GSA᠎ Con te​nt  Genera᠎to​r ​DE᠎MO.

امروزه دامنه ادبیات فارسی بسیار گسترده است به گونهای که پیشبینی میشود بتوان ده گرایش برای آموزش ادبیات فارسی تدوین کرد؛ یعنی دانشجو طی دو سال دروس عمومی ادبیات را بخواند و در دو سال بعد یکی از گرایشهای علوم بلاغی، ادبیات داستانی و گرایشهای دیگری که میتوان در این رشته پیش بینی کرد، مطالعه کند. این تلقی بیشتر می تواند معادل counter culture باشد که فرق می کند با تلقی که در کشور ما با عنوان «ادبیات متفاوت» نام می برند.»مترجم رمان «صید قزل آلا در امریکا»ی ریچارد براتیگان با ذکر اینکه «به نظر می رسد دوستان ما قدری به تفاوت «دریدا»یی نظر داشته اند عنوان می کند؛ «تفاوت دریدایی نوعاً یک مفهوم نشانه شناختی است و اساساً مفهوم دیگری است.»شاعر مجموعه آماده انتشار «سفرنامه ابامنصور آذر اصفهانی» درباره نسبت آثار شعری خودش با صفت متفاوت می گوید؛ «راستش من خیلی درگیر این واژه نشدم چون از نسبت شعر خودم با counter culture مطمئن نبوده و نیستم.

بحثی که معطوف به سطح دلالت است.»وی با ذکر اینکه «کسی که از تفاوت دریدایی حرف می زند، خواه ناخواه درگیر نشانه شناسی است»، توضیح می دهد؛ «تفاوت دریدایی نمی تواند ناظر بر تفاوت یک متن با متن های دیگر یا هر چیز دیگری باشد. کیمیایی البته بعدها درخصوص نحوه اقتباس ادبی در فیلم هایش گفت: دنیای واژه و تصویر متفاوت است و زمانی که شما واژه را عکس نویسی می کنید عملا نگاه خود را وارد می نمایید اما حتی اگر به حرف کلمات هم گوش دهیم، بازهم از دنیای نویسنده آن فراتر می رود. آیا جای شگفتی ندارد وقتی گروهی از – به اصطلاح- منتقدان هموطن ما حتی، بی آنکه حاجتی دال بر ضرورت شفاف سازی در باب زمینه های بحث احساس کنند، خود و خواننده شان را در دام تقابلی جعلی بیندازند که در آن، آثار ادبی به دو دسته «متفاوت» و «غیرمتفاوت» تقسیم می شوند؟ به عبارتی، هر گاه بحث تفاوت و پدیده متفاوت پیش می آید، نگاه عاملان بحث، خود به خود ناظر بر زمینه یی چندگانه و متکثر است. من به این موضوع اعتقاد دارم و به همین دلیل فکر می کنم شعر من با هر میزان از ارزش ادبی، با شعر همه شاعران معاصر فرق می کند.»وی که هفتمین دهه از عمر خود را سپری می کند، با لحنی که آمیزه یی از خرسندی و خاطر جمعی است، درمی آید که «بخشی از جامعه ادبی ایران، ارزش های کار مرا دریافته اند» و در ادامه، طوری که انگار از اینجا به بعد حرف هایش را خارج از گفت وگو مطرح می کند، می گوید؛ «خوشبختانه با گذشت ۲۰ سال از متفاوت نویسی من، الان می توانم بگویم در این سال ها نسل من و پیش از من، به تدریج متوجه حقانیت کار من شده اند.

دیدگاهتان را بنویسید