حرفه ای ها و معایب ادبیات

او از شاعران معاصر است که شعر گفتن را به شکل رسمی از ۲۰ سالگی در نشریههای روشنفکری و غیر روشنفکری چون «فردوسی»، «نگین» و «بانوان» آغاز کرد و ۴۵ سال معلم مقاطع مختلف تحصیلی بوده است. نویسندگانی که چنین مقالههایی را در سامانه بارگزاری میکنند، لطفا در بخش توضیحات مقاله حتماً عنوان مقاله کوتاه را بنویسند. در بیست و یکمین دوره جشنواره شاهد دو اقتباس خوب از آثار نویسندگان مطرح روس هستیم؛ نخستین اثر «گاهی به آسمان نگاه کن» هشتمین فیلم سینمایی کمال تبریزی است و با این که در چهار بخش برای دریافت سیمرغ بلورین نامزد شده بود، در نهایت موفق به کسب هیچ سیمرغ بلورینی نشد. یکی از تازهترین سرودههای شاعر محبوب ایرانی فاضل نظری بوده که مشتمل بر 40 غزل است. در پانزدهمین دوره جشنواره باز هم شاهد اکران فیلمی اقتباسی از داریوش مهرجویی بودیم که این بار از یک داستان ایرانی اقتباس شده بود. او در دوره ششم جشنواره هم فیلم «دستفروش» را به عنوان نخستین فیلم اپیزودیک سینمای پس از انقلاب ارائه کرد که اپیزود نخست به نام «کودک خوشبخت»، اقتباسی از یکی از داستان های آلبرتو موراویا، نویسنده مشهور ایتالیایی بود که نام این نویسنده هم به عنوان یکی از نویسندگان فیلم در تیتراژ آمده بود. This has been created by GSA  Content G enerat᠎or Dem᠎over᠎si on!

راوی این داستان، ناظم مدرسه­ای است که بعد از مرگ استاد ماکان مسئولیت آن را بر عهده گرفته است. شاید نمی دانستید ولی دانستن اش جالب است که اقتباس از آثار خارجی هم برای سینمای ایران دردسرساز بوده است. در این موارد، آثار داستانی خارجی که دارای ظرفیت سینمایی هستند و از نظر ادبی امتیازات ویژه ای دارند، برای اقتباس انتخاب می کنند و چون دست نویسنده از فیلمساز ایرانی کوتاه است، دیگر دعوا و درگیری هم پیش نمی آید البته بعدا مشخص شد که مساله به همین سادگی ها هم نیست! شاید به دلیل همین درگیری ها و دلخوری ها، خیلی از فیلمسازان دوست دارند به جای اقتباس از آثار داستانی و ادبی ایرانی، آثار نویسندگان خارجی را دستمایه تولید آثار سینمایی قرار دهند. شاید بتوان گاهی آنها را جزو «ادبیات ادبی» دستهبندی کرد؛ خیلی وقتها این رشتهها آثاری تولید میکنند که میتوان بر آنها عناوین «ادبیات فنی» یا «ادبیات حرفهای» نهاد. سی وسومین جشنواره فیلم فجر در سال 1393 دوباره شاهد ساخته شدن فیلمی براساس یکی از رمان های ناهید طباطبایی هستیم، «جامه دران» به کارگردانی حمیدرضا قطبی که خود نویسنده هم در تبدیل آن به فیلمنامه مشارکت داشت و این فیلمنامه مشترک دیپلم افتخار بهترین فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کرد.

در همه اقتباس های ادبی که داشتم با مشکلاتی مواجه بودم اما سخت ترین آنها همین فیلم خاک بود، چراکه محمود دولت آبادی خود از نویسندگی تا سینما و تئاتر در همه جا سر داشت. همچنین در این دوره، امیر قویدل براساس کتاب «سردار جنگل» اثر ابراهیم فخرایی فیلمی به همین نام را در جشنواره داشت که به زندگی میرزا کوچک خان جنگلی می پرداخت. بهترین فیلم جشنواره به انتخاب داوران یعنی «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری که محصول سال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود، براساس داستان «زخم شیر» از صمد طاهری ساخته شده بود. کیمیایی که به جز این فیلم، دو اقتباس ادبی دیگر یعنی «داش آکل» و «غزل» را هم در کارنامه کاری اش دارد، سراغ داستان «آوسنه باباسبحان» دولت آبادی رفت و آن را مبنایی برای نگارش فیلمنامه خاک قرار داد ولی وقتی فیلم ساخته شد، باعث اعتراض دولت آبادی شد که مدعی بود داستانش خراب شده است. مادرش باز بعد ازگفتن حرفهای تکراری که من پیرم مریضم، گفت: امروز رفته بودم خونه اعظم خانوم میشناسیش که همسایمونو میگم میخواستم ببینم حرف آخرشون چیه علی جواب اونها مثبته مهتاب میتونه توروخوشبخت…

چند سال بعد از ساختن پری، قرار بود فیلم در آمریکا اکران شود و همان زمان روزنامه نیویورک تایمز مطلبی درباره این فیلم نوشت و بلافاصله بعد از انتشار این مطلب، وکلای سالینجر از مهرجویی شکایت کردند، چرا که فیلم بدون اجازه نویسنده منتشر شده بود. سال بعد یعنی 1388، فیلم «چهل سالگی» که براساس رمانی به همین نام از ناهید طباطبایی، ساخته شده بود؛ سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه اقتباسی را در حالی برای علیرضا رئیسیان به همراه آورد که این فیلم هم رقیبی جدی نداشت و تنها رقیبش «نفوذی» به کارگردانی احمد کاوری و مهدی فیوضی بود که فیلمنامه آن بر اساس کتاب «حکایت زمستان» نوشته سعید عاکف نوشته شده بود. بوف کور داستانی ساده دارد؛ مردی منزوی زن خیانتکارش را میکُشد و داستان آن را دو بار برای سایهاش که روی دیوار افتاده، روایت میکند: یک بار آنچه در واقعیت اتفاق افتاده (در بخش دوم کتاب) و یک بار چنانکه او میخواهد باشد (در بخش اول).

دیدگاهتان را بنویسید