در مجموع، زیباییشناسی قرون وسطی بر زیبایی، نظم و هارمونی خلقت خدایی تأکید میکرد و ادبیات را به عنوان بخشی از یک چرخۀ منظم دانش میدانست که به خداوند منتهی میشود و نقطۀ اوج آن خداشناسی است. از یک نظر، روشهای انتقادی که به «نظریه» مشهور شدند و هر کدام محرکها و ویژگیهای خاص خود را داشت، میتوان نوعی واکنش تلویحی یا حتی مستقیم در برابر ادعای نقد نو مبنی بر خودمختاری، استقلال و عینیت یک متن ادبی دانست. نویسنده در مرحله بازنویسی و ویرایش باید به بررسی اثر خود بپردازد و این بررسی شامل نظر، نقد، تحلیل، تفسیر و تاویل است. نویسنده باید قبل از دیگران، در مرحله اول خود به نقد اثرش بپردازد و همانطور که تولستوی گفته است همیشه یک منتقد درونی در وجودش دارد و رمان «جنگ و صلح» را هشت بار بازنویسی کرده است. برای نقد ابتدا باید تنشهای موجود در متن را دریافت و سپس به جنبههای مختلف کتاب توجه کرد تا دید، نویسنده چهگونه مضامین مورد نظر خود را جان میبخشد. در این کتاب به نقد عملی نیز توجه شده است و آثاری از ادبیات فارسی بر اساس رویکردی نظری در نقد ادبی مورد نقد قرار گرفتهاند.
با توجه به دیدگاهی که شما دارید، میتوانید چند نمونه موفق از نقد ادبی را نام ببرید؟ نئوکلاسیکهای قرن هجدهم مانند پوپ، درایدن و جانسون در توجه به اصول کلاسیک مانند فردگرایی، خویشتنداری، تعادل و آرایه (تناسب فرم و محتوا)، وحدتهای سهگانۀ زمان، مکان و موضوع از آنها هم سختگیرتر بودند. روشنفکران همیشه در اولین فرصتهای محدودی که به دست آوردهاند حرفشان را زدهاند و کارشان را کردهاند، چنانچه جامعه هم همین کار را میکند. ارسطو در بوطیقا در مورد بسیاری از آثار هنری دوران صحبت میکند و مفاهیم میمسیس و کاتارسیس را مطرح میکند که امروزه نیز در نقد اهمیت بسیاری دارند. آیا این نقل قولی که کمال از خواهرزاده کمونیستش میکند و همدلی که نشان میدهد به نوعی نشاندهنده گرایش فکری خود محفوظ و اعتقادش به سوسیالیسم است؟ در نقد فرمگرا یا صورتگرا، نحوه بیان اثر، مورد ارزیابی قرار میگیرد و این نقد در سایه تعالیم فرمالیستی به «چه گفتن» چندان بهایی نمیدهد؛ بلکه «چهگونه گفتن» و ساختار کلی اثر را مورد قضاوت قرار میدهد. ایدئولوژی نهفته در اثر، در قالب محتوا یا مضمون و پیام در نقد ساختاری مطرح است و نقد فرمگرا بدان پافشاری نمیکند. منتقد هر چند میتواند در سبکها و شیوههای مختلفی نقدش را بنگارد؛ اما در یک نگاه کلی، نقد ساختارگرا یا فرمگرا خواهد بود و دیگر شکلهای نقد، در زیرمجموعه یکی از این دو گروه، خواهد گنجید.
This data w as created with t he help of GSA Content Generat or Demoversion !
انتقاد اگر چه معادل این واژه نیست و تفاوتهایی مفهومی با آن دارد، اما همواره همراه این واژه بودهاست. اما این تنها صورت ظاهری ماجرا است. شاید ناچاری ای که علی معلّم در این بیتها برای پرکردن وزن داشته او را به این تکرار زیبا و یا ذکر کلمه “برادر” در وسط مصراع واداشته و به هر حال، ما در این جا نه تنها احساس تصنّع و تکلّف نمی کنیم که نوعی هنرمندی نیز می یابیم: به ترک چشمه در آغاز شب روانه شدیم دو رودخانه، برادر! سرمایهداری اکنون پنجههای خونین و تیز خود را بر بازارهای نقاط مختلف جهان گسترده است تنها برای کسب سود بیشتر و در عین حال برای القای این تفکر به مردم خود که این نوع حکومت بهترین نوع حکومت است. و بر این اساس تاریخ این پدیده دست کم تا سده چهارم پیش از میلاد به عقب مینشیند. بنا بر ماهیت موضوع و هدفی که جستار حاضر ـ دستکم در مرحلهی کنونی ـ دنبال میکند لزوماً مطالعات بنیادین و کتابخانهای، بیشتر بر اساس منابع اولیه و کلاسیک، روش اصلی پژوهش کنونی بوده است.
بر همین اساس شما به راحتی میتوانید برای خرید بهترین کتابها با هر موضوعی اقدام کنید و این آثار را به صورت کتاب پی دی اف (pdf)، کتاب صوتی و کتاب الکترونیکی بیابید. هواداران نقد اجتماعی، رسالتی اجتماعی برای ادبیات قایل هستند و بر این باورند که ادبیات و هنر در ارتباط با توده مردم و تاثیر بر آنهاست که هویتمند میشود و اثری که فاقد این کارکرد باشد، در حاشیه است. اس. الیوت، نقد وسیلهای است برای فهم بیشتر اثر و التذاذ عمیقتر از آن. در یک کلام، نقد، داوری منصفانه یک اثر ادبی و هنری است و منتقد کسی است که با نقد، که همان هنر خویش است؛ به ادبیات و هنر دیگران میپردازد. دیون در مبحث ۵۳ خود میگوید ارسطو را باید نقطه آغاز نقد ادبی دانست. باید دید کدام نویسنده حاضر است نتیجه زحمات و عرقریزی روحش را در برابر یک نقد گاه غیرمنصفانه قرار دهد. This article was do ne with GSA Content Generator Demov ersi on.